– شهود و داده های بزرگ
– محدودیت های شهود
– آیا در شرط بندی ورزشی جایی برای شهود هست؟

بسیاری از کسانی که به صورت گاه به گاه شرط بندی می کنند شرط بندی های خود را روی هوا و بدون هیچ فکری در مورد آنچه که رخ خواهد داد انجام می‌دهند. رویکردی که شرط بند را به سودآوری نمی رساند. آیا این بدان معناست که شرط بندان ماهر هیچوقت نباید از شهود خود در شرط بندی استفاده کنند؟

شهود چگونه به تصمیم گیری کمک می کند؟

مالکوم گلادول در کتابش که “چشمک: قدرت تفکر بدون تفکر” نام دارد به مفهوم شهود پرداخته است. چرا تصمیمات شهودی و ناخودآگاه بر اساس اطلاعات به ظاهر ناچیز گرفته می شوند، اغلب اوقات بهتر از تصمیمات مبتنی بر آگاهی هستند، و انتخاب هایی متفکرانه تر هستند؟

برای مثال، استعداد مربی تنیس ویک برادن را در نظر بگیرید. برادن می تواند قبل از اینکه راکت تنیس یک بازیکن به توپ برخورد کند بگوید که آیا این بازیکن خطای دوبل دارد یا نه. ویک نمی داند که چطور چنین چیزی را می داند و حرفی که میزند صرفا بر اساس شهود است.

وقتی برادن مشغول تماشای یک بازی در ولز هند بود از بین 17 خطای دوبل، توانست 16 مورد را درست پیش بینی کند، علیرغم اینکه 91.1 درصد از سرویسهای دوم به زمین فرود آمدند.

شهود و داده های بزرگ

به ضرایب زیر که مربوط به یک مسابقه استاندارد لالیگا بین بارسلونا و رئال مادرید هستند نگاه کنید:

ضرایب بارسلونا ضرایب تساوی ضرایب رئال مادرید
10.850 5.210 1.358

اگر تجربه شرط بندی روی هر ورزشی را داشته باشید، خیلی زود متوجه خواهید شد که چیزی در ضرایب وجود دارد که اشتباه است. از نظر شهودی کسی که چیزی در مورد ارزیابی احتمال مسابقات فوتبال بداند متوجه می شود که شانس ضمنی برد بارسلونا در ضرایب خیلی پایین تخمین زده شده است.

هر کس که به چنین نتیجه ای برسد راه را درست آمده. این ضرایب از خط پیناکل برای بازی تونس در مقابل بلژیک گرفته شده که مربوط به جام جهانی 2018 است. شرط بند به طور شهودی می داند که تشبیه کردن ارزش دهی به شانس های برد بارسلونا در مقابل رئال مادرید به بازی تونس در مقابل بلژیک اشتباهی است که بدون مراجعه به مدل ها یا بدون مراجعه به داده ها هم می توان متوجه آن شد.

در نظر گرفتن استعداد ویک برادن یک نمونه از مثال استفاده از شهود بود، شاید استعدادی که می توان آن را بر شرط بندی ورزشی اعمال کرد. به هر حال، اگر مغز یک شرط بند حرفه ای مثل یک ابر کامپیوتر عمل کند در اینصورت احتمال دارد که شرط بند بتواند حدس دقیقی در مورد احتمالات بزند.

قطعا شرط بندان موفق دیگری مثل لویس دیونگ وجود دارند که موفقیت خود را به تصمیمات شهودی در مورد یک احتمال نسبت می دهند.

محدودیت های شهود

مشکل شرط بندی به این روش این است که باید بر چیزهای زیادی نظارت کرد و رویدادهای زیادی را در نظر گرفت تا بتوان در بلند مدت به سودآوری رسید. در واقعیت نمی توان انتظار داشت که ضرایب تا آن حدی که در بالا گفته شد خارج از خط باشند.

یک شرط بند با نگاه کردن به خط باید بفهمد که در این مدل یک نقص احتمالی وجود دارد و باید بتواند انتخاب هایش را اصلاح کند تا مطمئن شود که با دقت خوبی شرط بندی کرده است.

داشتن آگاهی و دانش در مورد طیفی از رویدادها را می توان به تلاش ویک برادن برای پیش بینی خطاهای دوبل در بین صدها یا حتی هزاران بازی تشبیه کرد.

شهود برادن (Braden’s intuition) شاید بتواند خطاهای دوبل در یک بازی خاص را پیش بینی کند، اما او سریعا فراتر از حد رفته و سعی می کند این شهود را بر چندین رویداد اعمال کند.

حکایتی که تحلیلگر فوتبال، تد کنوستن در مورد گفتگویش با مربی سابق تیم ملی US، باب بردلی تعریف می کند، نمونه ای از این مساله است.

کنوستن استفاده از گل های مورد انتظار را برای بردلی، که به نقص های این رویکرد داده محور برای تحلیل فوتبال اشاره می کند، توضیح می دهد. استدلال بردلی این است که با مشاهده‌ی یک فرصت گلزنی می تواند به طور شهودی شانس گل شدن یا نشدن آن را خیلی بهتر از داده ها پیش بینی کند.

کنوستن این مساله را درک می کند اما می گوید: “چشمان باب نمی توانند تمام حرکات هر مسابقه را در 27 لیگ مختلف زیر نظر بگیرند” و البته حرفش هم درست است. با این که شهود خبره‌ی بردلی ممکن است خیلی دقیق تر از داده های چرخه های جداگانه باشند، اما نمی توان از آن در تمام بازی ها استفاده کرد و باید با دیدگاه ارائه شده به وسیله ی داده های بزرگ رقابت کند.

چرا اندازه‌ی داده مهم است؟

محدودیت دیگر شرط بندی شهودی ناتوانی آن برای تست پیش بینی ها است. یک رویکرد داده محور را می توان بر بازی های قبلی اعمال کرد و آن را با تعداد زیادی مسابقه تست کرد، اما اندازه نمونه برای یک شرط بند شهودی هرگز به سطحی نمی رسد که بتواند با اطمینان بگوید که با این روش به سود خواهد رسید.

شاید یک شرط بند شهودی امتیاز بزرگی داشته باشد و بتواند همیشه با چند شرط کوچک سود کند اما مطمئنا این کار بسیار سخت خواهد بود.

آیا در شرط بندی ورزشی جایی برای شهود وجود دارد؟

با اینکه اگر استراتژی شرط بندی صرفا بر اساس قضاوت های شهودی باشد احتمال موفقیت با این استراتژی بسیار بعید است اما بنا بر یک استدلال بسیار قوی برای اعمال قضاوت های شهودی بر مدل های شرط بندی وجود دارد.

تصور کنید که یک مدل به شرط بند پیشنهاد می دهد که باید در مسابقه ی بالا روی رئال مادرید شرط بندی کند. یک شرط بند با نگاه کردن به خط باید بفهمد که در این مدل یک نقص احتمالی وجود دارد و باید بتواند انتخاب هایش را اصلاح کند تا مطمئن شود که با دقت خوبی شرط بندی کرده است. با این کار شرط بند در اصل شهود خودش را در این فرآیند به کار برده است.

همچنین، شاید داده ها به شرط بند بگویند که قضاوت شهودی او در مورد مسابقه در واقع اشتباه است. شاید بارسلونا در این فصل خیلی ضعیف باشد یا خیلی از بازیکنان اصلی خود را از دست داده باشد. فرضیه شرط بند این است که “بارسلونا یک تیم خوب است” و شاید این فرضیه دیگر اعتباری نداشته باشد.

“شهود در واقع خلاصه ای از ویژگی های قابل توجه شناخت انسان است: یک توانایی برای درک سریع الگوها، ارتباط برقرار کردن، ترکیب یک مجموعه تجارب شخصی غنی و تعداد بی شماری داده برای شکل گیری یک قضاوت.”

برداشتن قدرت شهود از استراتژی شرط بندی باعث از بین رفتن یک منبع عظیم می شود. همچنین، فقط متکی بودن به شهود در شرط بندی بسیار ریسکی و خطرناک است زیرا شرط بندی با شهود یعنی اتکا به حدس شرط بند در مورد یک احتمال که ممکن است آنقدری که خودش فکر می کند دقیق نباشد.

مانند بسیار از مباحث دیگر، ترکیب دو رویکرد شاید باعث شکل گیری قوی ترین رویکرد و رسیدن به یک استراتژی قدرتمند در شرط بندی شود.

ترکیب استعداد شهودی شرط بندی ورزشی ویک برادن با تعداد زیادی داده باعث شکل گیری یک مدل ایده آل می شود. این رویکرد می توانند از دیدگاه های هم بهره مند شوند. بنابراین بهتر است شرط بندان تماما با شهود خود شرط بندی نکنند.


منبع مقاله: پیناکل

ترجمه اختصاصی از فوتبالی