– فاجعه‌ی هزینه‌های از دست رفته چیست؟
– ارزیابی هزینه‌های از دست رفته‌ی آرسن ونگر
– چگونه زیان‌گریزی روی تصمیم‌گیری تاثیر می‌گذارد؟

عکاس: گِتی ایمیجز

بحث گسترده در رابطه با آینده آرسن ونگر هواداران آرسنال را به دو گروه تقسیم کرده است. آیا وقت آن رسیده است که یکی از بزرگترین مربیان فوتبال کناره‌گیری کند؟ در این مقاله ما نظر علوم رفتاری در رابطه با مشکلات تصمیم‌گیری و چیزهایی را بررسی خواهیم کرد که شرط بندان می‌توانند از مشکل ونگر یاد بگیرند. بخوانید تا متوجه شوید.

یکی از داستان های تعیین کننده در رقابت های لیگ برتر 7/2016 شکل‌گیری جنگ داخلی میان هواداران آرسنال بود. دلیل اصلی این نزاع عملکردهای نامنظم تیمی بود که توسط یکی از بزرگترین مربیان فوتبال اداره میشد: آرسن ونگر.

ونگر با ایجاد تغییرات در تمرینات و رژیم غذایی بازیکنان فوتبال انگلیس را متحول کرد. هرچند، پس از گذشت بیش از 20 سال اکنون بسیاری از هواداران معتقدند که زمان تغییر رسیده است. آنها معتقدند که مدیران جوان با ایدههای جدید در مورد نحوه بازی به سادگی بر ونگر غلبه کرده‌اند.

در دنیای شرط بندی هزینه‌های از دست رفته و ریسک پذیری غیرمنطقی مورد تشویق آنها معمول میباشد. اکثر ما آنها را با زیان های پیدر پی می‌شناسیم.

این در حالی است که ونگر در برابر درخواست ها برای رفتن مقاومت میکند. صرف وقت و انرژی زیاد در این باشگاه سبب شده است که رسیدن به تمام اهداف و نیات تبدیل به عشق زندگی او شوند؛ بنابراین در حال حاضر بدون شک رفتن برای او مانند طلاقی توهین آمیز میباشد. هرچند، روانشناسی رفتاری به ما آموخته است که در اغلب موارد تصمیمات ما تحت تاثیر سرمایه گذاری های عاطفی آسیب پذیر می شوند و هرچه بیشتر در چیزی سرمایه گذاری کنیم، رها کردن آن سختتر میشود. شاید ونگر به سادگی فقط نمیتواند برود. در این مقاله ما چیزهایی را که شرط بندان میتوانند از ونگر یاد بگیرند و دلایل آنها را بررسی خواهیم کرد.

فاجعه هزینه های از دست رفته

دنیل کاهنمان در کتاب پرفروش خود تفکر سریع و آهسته مثالی را بیان میکند که اقتصاددان، ریچارد تالر، برای توصیف نگرش غیرمنطقی ما نسبت به سرمایه گذاری های گذشته استفاده میکند.

دو هوادار مشتاق ورزش قصد دارند برای دیدن یک بازی بسکتبال 40 مایل مسافت را طی کنند. یکی از آنها برای بازی بلیط خریداری کرده است، در خالی که دیگری بلیط رایگان برای تماشای بازی از دوستش دریافت کرده است. یک کولاک برای شب بازی اعلام شده است. کدام یک از این دو نفرد علیرغم کولاک شجاعت طی کردن مسافت برای تماشای بازی را دارند؟

پاسخ کاهنمان واضح است: هواداری که برای خرید بلیط پول داده است به احتمال زیاد برای دیدن آن خواهد رفت. دلیل: حسابرسی ذهنی. هر دو طرفدار برای دیدن بازی مورد نظر خود یک حساب کاربری ایجاد کردهاند. از دست دادن تماشای بازی هر دو حساب را با یک تعادل منفی به یکدیگر نزدیک خواهد کرد، اما تعادل نهایی برای هواداری که پول پرداخت کرده است، منفی‌تر خواهد بود. او با از دست دادن پول و بازی تجربه دو برابری خواهد داشت.

با این وجود بدون توجه به این که بازی دیده شده یا از دست رفته است؛ باز هم پول خرج شده است. این امر نمونهای از هزینه های از دست رفته است. چیزی که قبلاً متحمل شده و قابل ترمیم نیست. یک اقتصاددان به این مساله که بلیط خریداری شده است یا رایگان دریافت شده است، اهمیتی نمیدهد. هرچند، احساسی که افراد به حساب های ذهنی خود دارند، در نظریه استاندارد اقتصادی تایید نمیشود.

هزینه‌های از دست رفته آرسن ونگر

هنگامیکه با هزینه های از دست رفته و چشمانداز ناامیدی بالا و زیان روبهرو میشوید، پاسخ احساسی این است که به درون کولاک وارد شوید. تسلیم شدن اغلب به معنای پذیرش عدم موفقیت در تصمیمات قبلی است. وقتی با چنین ناهماهنگی شناختی روبرو هستیم، شکنجه ناشی از خطرات اضافی را به پذیرفتن اشتباهات خود ترجیح میدهیم. همن طور که اوریل داسکل در مجلهی مسائل فوتبال بیان میکند، به نظر میرسد که ونگر با نپذیرفتن شایعهی امضای قرارداد 100 میلیون پوندی برای دو سال خودش و هواردارنش را ناامید میکند.

کمیسیون نسبت به دنبال نکردن زیان های به وجود آمده ناراضی است: برای ونگر پشیمانی از چیزی که انجام داده است، ممکن است شامل خرید یک بازیکن بد یا عدم موفقیت چند ساله برای حفظ موفقیت در اوایل فصل باشد.

در سال 1996 با آرسن وانگر با رویکرد انقلابی خود در مورد تاکتیک های بازیکنان، تمرین و رژیم برای بسیاری از هواداران فوتبال به عنوان مدیری عالی شناخته میشد. از آن زمان به بعد علیرغم مشکلات اقتصادی و نیاز به سودآوری باشگاه تیم در تمام 20 فصلی که او مدیریت کرده بود، لیگ قهرمانان اروپا موفقیت کسب کرده بود.

مهمتر از همه او یک سبک سرگرم کننده را برای بازی حفظ کرده بود. عشق ونگر به آرسنال برای همه واضح است. با وجود مشکلات مالی او با بردن تیم به ورزشگاه هوگبری در امارات متحده در سال 2006 توانسته بود، آرسنا را به پنجمین باشگاه ثروتمند دنیا تبدیل کند.

در دوران اخیر با وجود موانع مالی احتمالا هواداران منتظر کسب عنوان قهرمانی دیگری بودند. هرچند با توجه به جریان درآمدی موجود وعدهای که مدیر ارشد اجرایی تیم آرسنال، ایوان گیزیدس، چهار سال پیش برای رقابت با تیم هایی مانند باینر مونیخ داده بود، در سایه شرم ساری های سه دفعه ای اخیر به دست باواریایی ها در طول 4 فصل آن به وعدهای توخالی تبدیل شده است.

در لیگ برتر نیز همین الگوی چندین ساله بارها و بارها به دست رقبا تکرار میشود. در طول فصل گذشته فرصتی بینظیر برای موفقیت فراهم شد، زیرا سایر چهار تیم بزرگ از تسلط معمول خود استفاده کردند؛ اما لستر سیتی این عنوان را از دست داد. در پنجره نقل و انتقالات تابستانی در حالی که ونگر و اعضای هیئت مدیره در رابطه با دستمزدهای بازیکنان به عنوان رکن اصلی موفقیت لستر بحث میکردند، نگوولو کانته به چلسی منتقل شد.

او در فصل حضورش به بازیکن PFA فصل رای داده است و احتمالاً یک بار دیگر قهرمان لیگ برتر خواهد شد. ونگر با رعایت اصول اقتصادی خود دیگر بازیکنان ستارهای را که قادر به تغییر ثروت باشگاه بودند را از دست نداد که مهمترین آنها لوئیز سوارز و ژابی آلونسو بود. او با امضای قراردادهایی با مسود اوزیل و الکسیس سانچز و اخیرا گرانیا جاکا مقداری از استواری خود را از دست داده است؛ اما به طور کلی از پرداخت های بالا به تناسب نیاز بازارهای مدرن به بازیکنان امتناع کرده است. مطمئناً، دو موفقیت جام حذفی در سالهای 2014 و 2015 در پی شکست از تیمی به وجود آمدهاند که به سادگی باید بهتر عمل میکرد.

در مواجهه با انتقادات گسترده از سبک و روش های او این طعنه آمیز است که ونگر همیشه به خاطر داشتن سطح عقلانی سرسختی اقتصادی شناخته میشود و در نهایت او با نشان دادن برخی از خصوصیات انسانی کرد.

در مواجهه با انتقادات گسترده از سبک و روش های او این طعنه آمیز است که ونگر همیشه به خاطر داشتن سطح عقلانی سرسختی اقتصادی شناخته میشود و در نهایت او با نشان دادن برخی از خصوصیات انسانی، برخی از شکست ها و واکنش ها نسبت به آنها خود واقعیشان را در برابر دید همگان نشان داد. علاقه او به باشگاه یک چیز است و چیزی که باعث دردسر میشود وسواس ظاهری است؛ وسواس او به قدرت و کنترل و شاید این احساس که بعد از رفتن از باشگاه فقط توان کنترل زندگی شخصی خودش را خواهد داشت.

ونگر اکنون بیش از 20 سال است در این رابطه عاشقانه است؛ اما اکنون به نظر میرسد که حتی سرسختترین هواداران او نیز در آرسنال پذیرفتهاند که زمان رفتن است. عشق نیاز به عمل متقابل دارد، اما این رابطه ناامیدکننده به نظر میرسد. او مردی مضطرب به نظر میرسد و به چیزی آویزان شده است که چند سال است به عقب افتاد و حاضر به رها کردن آن نیست. او با افزایش تعهدش به آرسنال با پول بیشتر و تصمیمگیری های غیرمنطقی روبه رشد ممکن است بتواند اعتقاد خود را به موفقیت برساند، اما بعید به نظر میرسد که این روند بتواند مشکلات او را حل کند.

چگونه زیان گریزی روی تصمیم گیری تاثیر میگذارد؟

مواجه با خطاهای مربوط به هزینه های از دست رفته یا ارائهی پول خوب بعد از پول بد بخشی از خانوادهی گستردهی رفتارهایی است که ما هنگام مواجه با زیان ها نمایش میدهیم. دنیل کاهنمان همراه با همکاری قدیمی خود، آموس تورسکی، به ما نشان داد که ما به جای موقعیت واقعی ثروت یا بهزیستی ارزش را با سود و زیانها مرتبط میدانیم. علاوه بر این، ما معمولاً متوجه میشویم که ضرر و زیان دو برابر بیشتر از سود حاصل از آن است. چنین گرایشی نسبت به زیانگریزی ریشههای تکاملی دارد: ارگانیسم هایی که ترس از دست دادن را نسبت به لذت بردن از موفقیت در اولویت قرار میدهند، کمتر احتمال دارد که به عنوان مادهی اولیه چیز دیگری حساب شوند.

یکی از اصلیترین پیامدهای چنین زیانگ ریزی زمانی حاصل میشود که با سود بالای ناشی از شکست مواجه میشویم: همه را وارد کنید. در صورتیکه شانس برد و باخت برای 1000 یورو در برابر باخت قطعی 950 یورو 95% باشد، اکثر ما قمار خواهیم کرد. در مقابل اگر شانس برنده شدن 100 یورو یا گرفتن 950 یورو 95% باشد، اکثر ما بازی کردن را انتخاب خواهیم کرد. در مواجهه با کاهش سطح عملکردها، ناآرامی بازیکنان و اعتراض هواداران به نظر میرسد که ونگرحداقل برای حفظ اعتبار طولانی مدت خود پیگیری موفقیت پرخطر را به پذیرش شکست ترجیح میدهد. در واقع اقتصاددانانی مانند ونگر که انسان هستند، نیز میتوانند مانند هر فرد دیگری مرتکب اشتباهات مربوط به هزینه های از دست رفته شوند.

شرط بندان چه چیزهایی را میتوانند از آرسن ونگر یاد بگیرند؟

در دنیای شرط بندی هزینه های از دست رفته و ریسک پذیری غیرمنطقی ناشی از آنها امری معمول و رایج میباشند. اکثر ما بیش از پیگیری زیان با آنها آشنایی داریم. به شکلی متضاد پیگیری زیان در واقع بیانگر زیان گریزی است. همه ما داستان نیک لسن صاحب بانک بارینگز را به یاد داریم. او 827 میلیون پوند را در راه پیگیری اشتباهات گذشته خود در معامله مارتینگل استایل از سدت داد که در نهایت منجر به ورشکستگی بانک و حبس او شد.

به نظر میرسد که ونگر حداقل برای حفظ اعتبار طولانی مدت خود پیگیری موفقیت پرخطر را به پذیرش شکست ترجیح میدهد.

آیا از طریق رد پذیرش این نکته که شخصی قادر به ترک کردن موقعیتی نیست، بازار یا شرطبند یا استفاده خطرناک از مدیریت پیشرفته پول، احتمال این است که امتناع از پذیرش شکست کوتاه مدت با زیان های بیشتر همراه خواهد بود. ریسکهای مرتبط با پیگیری قمارهای قبلی در مقاله با عنوان چگونه براساس پروفایل شرطبندی خود روش مناسب را انتخاب کنیم مورد ارزیابی قرار گرفته است.

انگیزه پیگیری زیان ها ناشی از پشیمانی نسبت به ماموریت می باشد: پشیمانی از کاری که انجام دادیم. در مورد ونگر این امر ممکن است خرید یک بازیکن بد یا عدم موفقیت چند ساله در حفظ موفقیت های ابتدای فصل تا پایان تجاری رقابت های لیگ برتر باشد. برای شرط بندان نیز ممکن است یک شرط بندی بدون فکر باشد. پشیمانی از کاری که انجام دادیم میتواند قدرتمندتر از پشیمانی از حذف باشد: ترس از دست دادن.

باز هم این امر ناشی از این است که درد زیان بیشتر از لذت سود است. در صورتی که ونگر اکنون باشگاه را ترک کند، ممکن است دچار پشیمانی ناشی از حذف شود و به این مساله فکر کند که چه چیزی میتوانست او را نگه دارد؟ با این حال ابراز پشیمانی نسبت به شکست های انجام شده محرک قویتری برای تلاش جهت درست کردن آنها خواهد بود. با توجه به این تمایلات احتمالا رابطه عاشقانه او با آرسنال فصل دیگری داشته باشد که او منتظر است تا از آن پرده برداری شود. ممکن است طرفداران آن را دوست نداشته باشند، اما حداقل آنها اکنون توضیحی برای دلیل این اتفاق دارند. منابع شرط بندی پیناکل به دنبال کمک به مشتریان آن هستند تا از خطاهای مربوط به قضاوت هایی مانند فاجع هی هزینه های از دست رفته و ترس از پشیمانی اجتناب کنند. شاید آرسن ونگر بتواند از این منظر نیز درس ارزشمندی به ما یاد بدهد.

این مقاله با همکاری باکستن گونر نوشته شده است.

برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه منابع شرط بندی را مطالعه کنید.


منبع مقاله: پیناکل

ترجمه اختصاصی از فوتبالی