شرطبندان حرفهای همواره به دنبال راههایی برای رشد و بهبود مهارتهای خود هستند و یکی از مؤثرترین این روشها، مطالعه کتابهای تخصصی در این حوزه است.
پس از بازخورد گسترده و مثبت نسبت به مقالهی قبلی ما دربارهی کتابهای شرطبندی، تعدادی از دنبالکنندگان سایت فوتبالی پیشنهادات بسیار ارزشمندی ارائه دادند.
در این مقاله، با چهار کتاب پیشنهادی جدید آشنا میشوید که میتوانند نقش مهمی در ارتقای درک و استراتژیهای شرطبندی شما ایفا کنند.
در ماه اکتبر، سایت فوتبالی مقالهای منتشر کرد که در آن به معرفی سه کتاب کلیدی برای بهبود مهارتهای شرطبندی پرداخت. هرچند این سه عنوان از اهمیت بالایی برخوردار بودند، اما از همان ابتدا میدانستیم که کتابهای ارزشمند دیگری نیز وجود دارند که میتوانند به همان اندازه بر تفکر و استراتژی شرطبندان تأثیر بگذارند.
بخوانید: چه تعداد از شرط بندی کنندگان باهوش هستند؟
این مقاله، بخش دوم از یک مجموعهی دو قسمتی است که به معرفی کتابهای پیشنهادی از سوی مخاطبان اختصاص دارد.
در این بخش، به مرور نظرات و توصیههایی میپردازیم که از سوی شرطبندان و علاقهمندان دریافت کردهای، مبازنگریهایی آموزنده و قابلتأمل که به درک بهتر آنچه این کتابها ارائه میدهند کمک میکنند.
در پایان، از نویسندگانی که در تهیه این فهرست مشارکت داشتهاند سپاسگزاریم و امیدواریم در آینده نیز همکاریهای بیشتری با آنها داشته باشیم.
بررسی کتاب «پادشکننده» از نسیم طالب:راهی برای درک ریسک
کتابهای قوی سیاه و فریبخوردهی تصادف از نسیم نیکلاس طالب، تأثیر قابلتوجهی در شکلگیری نگرش من نسبت به شرطبندی ورزشی داشتهاند.
فارغ از اینکه طالب را دوست داشته باشید یا منتقد او باشید، نمیتوان انکار کرد که کتاب سوم او، پادشکننده (Antifragile)، یکی از شکوفاترین و جامعترین آثار او محسوب میشود. اثری که خود آن را بهنوعی طرحی برای زیستن در دنیای قوی سیاه میداند.
این کتاب، بسیاری از ایدههای بنیادین کتابهای پیشین طالب را گرد هم آورده و حول مفهوم مرکزی «پادشکنندگی» متمرکز کرده است.
ایدهی اصلی ساده اما عمیق است:
«برخی سیستمها نه تنها در برابر بینظمی و نوسان مقاوم هستند، بلکه از آن سود میبرند.»
برخلاف ساختارهای شکننده مانند سیستمهای مالی سنتی که در مواجهه با شوکها فرو میپاشند، سیستمهای پادشکننده در برابر نوسانات قویتر میشوند، و این ویژگی اغلب از وجود نوعی عدم تقارن مطلوب در ریسک ناشی میشود (یعنی احتمال سود بالا در مقابل زیان محدود).
بخوانید: با خوندن این ۵ کتاب شرط بندی خوتون را تقویت کنید
نحوهی استفاده از مفهوم پادشکنندگی در شرطبندی، بسته به ورزش موردنظر شما میتواند متفاوت باشد. برای من، مهمترین درس این بود که از تبدیل شدن به یک فرد شکننده پرهیز کنم، یعنی کسی که گمان میکند واقعاً میداند چه اتفاقی خواهد افتاد.
در عوض، یاد گرفتم از دانش تفریقی (via negativa) استفاده کنم: بهجای تلاش برای «پیشبینی دقیق یک برنده»، سعی کردم گزینههای نامناسب را حذف کنم و از اشتباهات اجتناب کنم.
در حالی که دو کتاب دیگر طالب ممکن است بهطور مستقیمتر با فعالیتهای شرطبندی در ارتباط باشند، اما پادشکننده این سهگانه را بهزیبایی تکمیل میکند و شما را وامیدارد با ذهنی متفاوت به شرط بعدی خود فکر کنید.
📘 بازنگری شده توسط: جان هوارد
داستان واقعی خطر: کتابی که درک شما رو از ریسک کردن دگرگون میکند
در حالی که دانیل کانمن در شاهکار معروف خود تفکر، سریع و کند توضیح میدهد که چگونه شهودهای سریع ما میتوانند ما را به سمت خطاهای سیستماتیک در تصمیمگیری هدایت کنند، بهویژه در موقعیتهایی با ریسک و عدم قطعیت بالا. کتاب داستان واقعی خطر از گلن کراستون این بحث را وارد دنیایی گستردهتر میکند.
کراستون، با نگاهی فراتر از تصمیمگیری صرف، به بررسی درک انسان از خطر در حوزههایی مانند سلامتی، روابط جنسی، محیط زیست و البته چیزی که بیش از همه برای شرطبندان جذاب است: پول، میپردازد.
کراستون از همان ابتدا با اتخاذ دیدگاهی تکاملی، خواننده را به سفری روشن و جذاب در گذشتهی زیستی انسان میبرد. او نشان میدهد که ما بهعنوان انسان از نظر بیولوژیکی طوری تکامل یافتهایم که بیشتر بهدنبال جلوگیری از ضرر باشیم تا کسب سود.
کراستون توضیح میدهد که مغز ما برای درک خطر، اغلب بهجای استفاده از اعداد، آمار و احتمال، به روایت و داستان سرایی متکی است. همچنین تمایل داریم برای هر اتفاقی بهدنبال توضیح علی باشیم حتی زمانی که چنین رابطهی علّیای وجود ندارد.
در هیچ حوزهای، رابطه بین علت و معلول به اندازهی شرطبندی ورزشی مبهم و ناپایدار نیست. نتایج مسابقات تحت تأثیر عوامل فراوانی قرار میگیرند که بسیاری از آنها از کنترل و پیشبینی شرطبندان خارجاند.
حتی شرطبندان باتجربه نیز ممکن است به بررسی هزاران شرط نیاز داشته باشند تا بتوانند واقعاً تشخیص دهند که آیا الگوی برد آنها حاصل مهارت واقعی است یا صرفاً تصادف و شانس.
بخوانید: چگونگی رفتار شرط بندان حرفه ای
متأسفانه، مغز انسان تمایل دارد حتی در شلوغترین و تصادفیترین دادهها، روابط علّی پیدا کند. در دنیای شرطبندی، این یعنی بسیاری از شرطبندان، سودهای خود را نه به شانس، بلکه به مهارت خود نسبت میدهند. حتی زمانی که چنین بردهایی نتیجهی یک زنجیرهی خوششانسی بودهاند.
دیدن علیت، به ما این احساس را میدهد که میتوانیم تصمیمگیریهای خود را کنترل کنیم. این میل به کنترل، بخشی از ساختار ذهنی همه موجودات زنده است. چنانکه بورهوس اسکینر در آزمایش مشهور «کبوترهای خرافاتی» در سال ۱۹۴۷ نشان داد: موجودات، حتی بدون وجود رابطه واقعی، رفتاری را تکرار میکنند که “احساس” میکنند منجر به نتیجهای مطلوب شده است.
انسانها برای کنار آمدن با عدم قطعیتها و ناپایداریها، اغلب به خرافات پناه میبرند. بسیاری از قماربازان به استفاده از نمادهای “خوششانسی” باور دارند. وسایلی که گمان میکنند میتوانند بر بخت و آینده آنها اثر بگذارند.
در کنار این، از اسطورهشناسی، دین و حتی تئوریهای توطئه نیز در طول تاریخ برای تفسیر رویدادهای پیشبینیناپذیر استفاده شده است.
اما واقعیت این است که بیشتر این باورها، صرفاً توهمی ذهنی هستند.
از منظر تکاملی، تمایل به دیدن الگو، حتی در جایی که الگویی وجود ندار، ممکن است رفتاری ناسازگار با واقعیت باشد. با این حال، این باورهای کاذب میتوانند بهطور موقت احساس کنترل، کاهش اضطراب و تسکین درماندگی را فراهم کنند.
متأسفانه در دنیای شرطبندی، این توهم کنترل اغلب منجر به قضاوتهای ضعیف و تصمیمگیریهای اشتباه میشود، و در بسیاری موارد، این همان مسیر میانبُر به سوی زیان مالی و فقر است.
نکتهی تلخ اما مهم این است:
آنهایی که بیشترین احساس کنترل را دارند، معمولاً کمترین کنترل واقعی را بر نتایج دارند.
کراستون با نشان دادن اینکه چگونه و چرا ریسک میکنیم، و چگونه این ریسکها را در برابر پاداشهایی که بهدنبال آن هستیم ارزیابی میکنیم، به ما کمک میکند بفهمیم که «کنترل» عنصر محوری در تصمیمگیریهای ماست.
هرچند ممکن است این موضوع متناقض به نظر برسد، اما در دنیایی که بیشتر قمارها تنها بازیهای شانس هستند، ما همچنان قمار میکنیم گویا در حال روایت داستانی هستیم یا به طلسمی ایمان داریم، چرا؟
چون در نهایت، ما در تلاشیم تا به زندگیمان احساس کنترل و معنا ببخشیم.
📘 بازنگری شده توسط: جوزف بوچدال
بررسی کتاب «بازارهای میانگین و مغزهای مارمولک» از تری برنهام
بازارها آنقدرها که تصور میکنیم کارآمد نیستند، ما نیز همیشه منطقی تصمیم نمیگیریم—و بدتر از آن، بسیاری از سازوکارهای شناختیای که در دوران غارنشینی ما را زنده نگه میداشتند، امروز در دنیای سرمایهگذاری و شرطبندی، ما را به سمت شکست سوق میدهند.
در کتاب بازارهای میانگین و مغزهای مارمولک، تری برنهام با تمرکز بر آنچه «علم غیرمنطقی» مینامد، به بررسی شکستهای روانشناختی انسان در محیطهای مدرن میپردازد—بهویژه در زمینههایی مانند تصمیمگیری مالی، سرمایهگذاری و البته شرطبندی.
هستهی اصلی دیدگاه برنهام، مفهوم «مغز مارمولک» است:
بخشی از مغز ما که واکنشهای سریع، غریزی و گاهی اشتباه را تولید میکند—همان بخشی که تمایل دارد الگوهایی خیالی در تصادفها ببیند، تغییرات واقعی را نادیده بگیرد و هنگام پیروی از جمع، احساس امنیت کند.
این کتاب با ترکیبی از روانشناسی، اقتصاد رفتاری و بینشهای تکاملی، نقشهای برای شناسایی و بهرهبرداری از ناکامیهای شناختی رایج ارائه میدهد.
اگرچه بسیاری از ایدههای مطرحشده در این کتاب کاملاً نو نیستند، اما تری برنهام آنها را با زبانی سرگرمکننده و با استفاده از قیاسهای هوشمندانه و ملموس، به شکلی منحصر بهفرد بازگو میکند. یک دهه بعد، کتاب تفکر، سریع و کند از دانیل کانمن نیز مفهوم «دو مغز درونی» را با عمق بیشتری گسترش داد، اما نوشتهی برنهام با سبکی روان و قابلفهم، مخاطب را بهشکلی خاص درگیر میکند.
تمرکز برنهام بر شناسایی و پذیرش غیرمنطقی بودن ذهن انسان است—و او در این مسیر، ابزارها و روشهایی برای تشخیص این الگوها (پیش از دیگران) پیشنهاد میکند؛ از جمله مفاهیمی مانند “منطق مارمولک” و تأثیر افرادی که تنها دنبالهرو روند بازارند (“دکلبندها”).
او توضیح میدهد که اکثر افراد تمایل دارند به شدت از جریان اصلی بازار پیروی کنند، که این امر موجب تحریف در قیمتگذاری و انتظارات میشود. نمونهی بارز این اتفاق در فوتبال دیده میشود؛ مثلاً زمانیکه تغییر یک مربی یا امضای یک بازیکن جدید، بیشازحد در ضرایب تأثیر میگذارد.
یکی از مهمترین مفاهیمی که شرطبندان میتوانند از آن سود ببرند، “قانونگرایی” یا تحلیل مبتنیبر اصول پایدار و نه هیجانات زودگذر است.
برنهام این اصل را به شکلهای کاربردی مختلفی شرح میدهد، از جمله:
مخالفت با تعصبات بازار هنگام حمایت بیشازحد از تیمهای محبوب
شناخت افتهای احتمالی در عملکرد تیمهای “بزرگ”
بیتوجهی به نتایج غافلگیرکنندهی موقتی
توجه به تغییر در روندهای بلندمدت
کتاب به چهار بخش تقسیم شده است که بخشهای اول و چهارم برای شرطبندان ورزشی بیشترین ارتباط را دارند:
بخش ۱: علم جدید بیمنطقی
بخش ۴: چگونه از غیرمنطقی بودن سود ببریم
با وجود همپوشانی مفهومی با دیگر کتابهای پیشنهادی، این اثر یک متن روان و مفید برای هر شرطبند علاقهمند محسوب میشود.
📘 بازنگری شده توسط: ویل بیکر
مارک داگلاس و هنر کنترل ذهن: از بازار مالی تا شرطبندی ورزشی
📘 بازنگری شده توسط: دارن کولمر
برای یک شرطبند حرفهای، اولین قدم کسب دانش و یادگیری مستمر است—خواندن کتاب، دنبال کردن وبلاگها و تحلیل دادهها. اما در میان تمام این منابع، شاید مهمترین بخش ماجرا چیزی باشد که کمتر به آن توجه میشود: درک عمیق از خود.
کتاب تجارت در منطقه (Trading in the Zone) نوشتهی مارک داگلاس، اثری کلاسیک در حوزه روانشناسی معاملهگری است که بهطرز شگفتانگیزی با دنیای شرطبندی نیز ارتباط دارد. داگلاس معتقد است که موفقیت پایدار نه از تحلیل بازار، بلکه از ذهن انسان ناشی میشود.
او خواننده را به تحلیل ذهنی و رفتاری خود دعوت میکند—نهفقط برای فهمیدن اینکه چرا میبازد، بلکه برای یادگیری اینکه چگونه باخت را بپذیرد و بدون آسیب روانی به مسیر خود ادامه دهد.
کتاب، اصول روانی لازم برای دستیابی به «ذهنیت سودآور» را آموزش میدهد و نشان میدهد که دلیل شکست بسیاری از معاملهگران، هوش پایین یا اطلاعات ناکافی نیست—بلکه واکنشهای احساسی و ذهنی کنترلنشده است.
شما چند بار احساس کردهاید که «بازار علیه شماست»؟
این حس، اگر کنترل نشود، میتواند باعث زنجیرهای از تصمیمهای اشتباه شود—و یک روزِ ضرر، به یک ماهِ فاجعه تبدیل شود.
تجارت در منطقه به شما نشان میدهد چگونه از این چرخه خارج شوید.
این کتاب بهخوبی توضیح میدهد که چگونه شرطبندان، انتظارات ذهنی خود از نتیجه را شکل میدهند—و چرا اغلب، حتی زمانی که تصمیمی از نظر آماری +EV (با ارزش انتظاری مثبت) باشد، اجرای آن در شرایطی که نتیجهی منفی کوتاهمدت رقم خورده، بسیار دشوار میشود.
در واقع، داگلاس نشان میدهد که چطور درک نادرست از ضرر میتواند شرطبندان را از استراتژیهای بلندمدت سودآور دور کند.
او تأکید میکند که پذیرش مسئولیت تصمیمها و واکنش مناسب به ضرر، برای ایجاد یک ذهنیت سازگار و پایدار حیاتی است—نه فقط برای بقا در بازار، بلکه برای رسیدن به موفقیت مستمر.
________________________
ترجمه اختصاصی : فوتبالی