اگرچه فوتبال در اصل یک ورزش تیمی است، اما نمی‌توان از تأثیر عملکرد فردی بازیکنان چشم‌پوشی کرد. تحلیل‌گران و علاقه‌مندان دنیای فوتبال به‌خوبی می‌دانند که سنجش نقش بازیکنان در ایجاد موقعیت، گل‌زنی و حتی ساختار دفاعی، می‌تواند درک عمیق‌تری از عملکرد تیمی به ما بدهد. امروزه یکی از روش‌های رایج برای سنجش این نقش، بررسی «سهم مورد انتظار» بازیکنان در حملات و مقایسه آن با خروجی واقعی آن‌هاست.
اما واقعاً یک بازیکن تا چه حد می‌تواند در موفقیت یا ناکامی تیمش نقش داشته باشد؟ در این مقاله به بررسی این موضوع می‌پردازیم.

آیا تیم های فوتبال به بازیکنان خاص متکی هستند؟

نقشب بازیکن در شر  ط بندی

نقش بازیکن در شرط بندی فوتبال

یکی از نمونه‌های بارز وابستگی تیم به عملکرد فردی بازیکنان، تیم منچستر یونایتد در فصل ۲۰۱۶–۱۷ بود؛ جایی که دو ستاره تیم، زلاتان ابراهیموویچ و پل پوگبا، بار زیادی از وظایف تهاجمی را به دوش می‌کشیدند. داده‌ها نشان می‌دهد که انتظار نقش‌آفرینی مؤثر در لحظات حساس فصل، به‌ویژه در خلق موقعیت و گل‌زنی، بیشتر متوجه این دو بازیکن بود.

با وجود سابقه درخشان زلاتان، او بین سپتامبر تا نوامبر شش بازی متوالی بدون گل داشت؛ عملکردی که با انتظارات بالا از او در تضاد بود. همچنین، پوگبا که با قیمتی نجومی به تیم پیوست، در پایان فصل تنها پنج گل و چهار پاس گل در لیگ برتر ثبت کرد؛ آماری که شاید در مقایسه با مبلغ انتقالش، کمتر از حد انتظار بود.

اهمیت فرآیند، یعنی توانایی بازیکن در ایجاد یا به ثمر رساندن موقعیت‌ها، حتی اگر همه آن‌ها منجر به گل نشوند، نکته‌ای است که زلاتان ابراهیموویچ در یکی از مصاحبه‌هایش به آن اشاره کرده بود. او در دوران افت نسبی‌اش، تأکید داشت که عملکرد فردی‌اش صرفاً با آمار گل‌زنی قابل سنجش نیست.

در بازه‌های زمانی کوتاه، ممکن است کیفیت و تعداد موقعیت‌هایی که یک بازیکن در آن‌ها نقش دارد، در آمار سنتی مثل تعداد گل یا پاس گل به‌درستی منعکس نشود. بازیکنی ممکن است در “فرم داغ” باشد و آمارش رشد کند، یا بالعکس، موقعیت‌های زیادی خلق کند اما بنا به دلایلی—مانند بدشانسی، واکنش دروازه‌بان یا شانس پایین تبدیل موقعیت—آمارش پایین بماند.

همان‌طور که در مورد زلاتان دیده شد، ممکن است بازیکنی در مقطعی از فصل گل‌های کمتری نسبت به سطح موقعیت‌هایی که داشته، به ثمر برساند. با این حال، داده‌های پیشرفته‌تر (مثل xG یا سهم موقعیت‌سازی) نشان می‌دهند که اگر روند خلق موقعیت ادامه یابد، معمولاً آمار گل‌زنی نیز به‌مرور با آن تطابق پیدا می‌کند.

بخوانید: فرق بین شرط بندان هوشیار و حرفه ای با شرط بند تازه کار

چگونه آمار مورد انتظار می‌تواند عملکرد واقعی بازیکنان را نشان دهد؟

به‌طور خلاصه، انتظار می‌رود عملکرد واقعی یک بازیکن در طول زمان، با «خروجی مورد انتظار» او هم‌راستا باشد. این خروجی‌ها معمولاً از طریق مدل‌های آماری مانند گل‌های مورد انتظار (xG) یا پاس گل مورد انتظار (xA) محاسبه می‌شوند.

در مورد زلاتان ابراهیموویچ، این نظریه به‌خوبی اثبات شد. او در فصلی که با مصدومیت شدید زانو به پایان رسید، توانست آمار گل‌زنی‌اش را تقریباً هم‌تراز با مقدار xG ثبت‌شده‌اش حفظ کند. این نشان می‌داد که تلاش‌هایش برای گل‌زنی، با کیفیت موقعیت‌هایی که داشت، تناسب داشت.

امروزه مدل‌های پیش‌بینی مثل xG به بخش جدایی‌ناپذیر تحلیل فوتبال تبدیل شده‌اند. هرچند این مدل‌ها ممکن است از متغیرهای متفاوتی استفاده کنند—مانند زاویه شوت، فاصله تا دروازه، وضعیت مدافعان، نوع پاس و…—اما هدف نهایی آن‌ها یکسان است: برآورد احتمال موفقیت یک موقعیت خاص، و در نتیجه، تحلیل دقیق‌تر عملکرد بازیکنان و تیم‌ها.

وقتی درباره بازیکنی مثل پل پوگبا صحبت می‌کنیم، ارزیابی عملکرد او فقط از طریق سهم گل مورد انتظار (xG) کافی نیست. در واقع، باید بین بازیکنی که موقعیت گل را خلق می‌کند و بازیکنی که آن را به گل تبدیل می‌کند، تمایز قائل شویم و اعتبار متناسبی را به هر دو بازیکن بدهیم.

آمار نشان می‌دهد که تقریباً یک چهارم گل‌ها در لیگ برتر به شکل انفرادی (بدون پاس مستقیم یک هم‌تیمی) به ثمر می‌رسند. این یعنی برای اکثر گل‌ها، نقش سازنده و پاس‌دهنده اهمیت بسیار زیادی دارد و باید این نقش را به همان اندازه گلزن، جدی گرفت و ارزیابی کرد.

همان‌طور که ابراهیموویچ پیش‌تر اشاره کرد، یک بازیکن حتی اگر برای مدتی گل نزند ولی به‌طور مداوم در موقعیت‌سازی مؤثر باشد، سرانجام به تعادل می‌رسد و گل‌ها با آهنگی منطبق با موقعیت‌هایی که ایجاد می‌کند، ثبت خواهند شد.

اما بازیکنی مانند پوگبا که بیشتر در پست هافبک میانی بازی می‌کند، همواره به شانس و توانایی هم‌تیمی‌هایش برای تبدیل موقعیت‌ها به گل وابسته است. یعنی حتی اگر پوگبا موقعیت‌های خوبی خلق کند، به دلایلی که خارج از کنترل اوست (مثلاً توانایی تمام‌کنندگی هم‌تیمی‌ها)، آمار او می‌تواند نوسان داشته باشد.

در نخستین فصل بازگشت پوگبا به منچستریونایتد، او ۵ گل زد که ۳ گل آن انفرادی بود و ۴ پاس گل هم ثبت کرد. طبق مدل «خروجی مورد انتظار»، انتظار می‌رفت او ۵ پاس گل بدهد، ۲ گل انفرادی بزند و در ۵ گل دیگر مؤثر باشد.

این آمار نشان می‌دهد که پوگبا، درست مانند زلاتان، عملکردی پایین‌تر از حد انتظار داشت؛ اما اگر شانس و کیفیت تمام‌کنندگی هم‌تیمی‌هایش بهتر شود، احتمالاً آمار او نیز در آینده بهبود پیدا خواهد کرد.

بخوانید: گل های مورد انتظار در شرط بندی چیست و به چه دردی میخوره؟

عملکرد یک بازیکن چطور بر نتایج تیم اثر می‌گذارد؟

برای درک بهتر تأثیر پوگبا در عملکرد منچستریونایتد، باید سهم او را در آمار کلی تیم نیز بررسی کنیم. در فصل ۱۷-۲۰۱۶، یونایتد با وجود اینکه آمار گلزنی بهتری نسبت به چند تیم بالاتر از خود و نیز تیم‌هایی مثل اورتون و بورنموث داشت، تنها ۵۶ گل مورد انتظار (xG) ثبت کرد که نشان از رویکرد تدافعی‌تر تیم داشت.

در این شرایط، پوگبا به تنهایی در حدود ۱۲ درصد از مجموع xG تیمش نقش داشت (پس از تعدیل برای جلوگیری از شمارش تکراری پاس گل‌ها)، در حالی که سهم ابراهیموویچ بیش از ۱۸ درصد بود.

با توجه به اینکه این دو بازیکن بیش از ۷۰ درصد دقایق بازی یونایتد را در زمین بودند، نقش آن‌ها در ساختار هجومی تیم مورینیو بسیار روشن است؛ به‌ویژه پوگبا که با ۲۶۱۰ دقیقه بازی، عملکردی بالاتر از حد متوسط را ثبت کرد.

وابستگی تیم‌های لیگ برتر به ستاره‌های فردی!

یونایتد در فصل ۱۷–۲۰۱۶ تیمی کاملاً متکی به یک ستاره خاص نبود، اما جدایی زلاتان ابراهیموویچ و خروج وین رونی (که در صورت بازی بیشتر، می‌توانست به سهم ۱۲٪ پوگبا نزدیک شود) نقش بازیکنان فردی را پررنگ‌تر کرد و زمینه را برای اهمیت روملو لوکاکو فراهم آورد.

در اورتون، ۲۵٪ از گل‌های تیم به لوکاکو اختصاص داشت؛ سهمی بزرگ که با جدایی احتمالی راس بارکلی می‌توانست به ۴۰٪ برسد. این میزان وابستگی، از دلایلی بود که لوکاکو را به یکی از گزینه‌های اصلی شرط‌بندی برای کفش طلای فصل بعد تبدیل کرد.

تیم‌های دیگری نیز در همان فصل به یک بازیکن وابستگی زیادی داشتند:

آرسنال: الکسیس سانچز (۲۵٪)

سوانزی: گیلفی سیگوردسون (۲۳٪)

استوک: مارکو آرناوتوویچ (۱۹٪)

در مقابل، تیم‌هایی مثل لیورپول با داشتن چند بازیکن با خروجی هجومی بالا، ساختار متعادلی داشتند و کمتر تحت تأثیر غیبت یک بازیکن قرار می‌گرفتند. همین ویژگی در تیم‌هایی مثل تاتنهام (با کین، اریکسن، آلی)، ساوتهمپتون، و تا حدی چلسی و منچسترسیتی نیز دیده می‌شد.

با رشد آمارهای پیشرفته و در دسترس بودن اطلاعاتی مثل گل، پاس گل و خروجی مورد انتظار، تحلیل عملکرد بازیکنان برای پیش‌بینی تأثیر نقل‌وانتقالات یا غیبت بازیکنان کلیدی، برای هواداران و حتی شرط‌بندها، دقیق‌تر و منطقی‌تر از همیشه شده است.

____________________________

ترجمه اختصاصی : فوتبالی